بسیاری از شرکتها و مجموعههای خصوصی، علیرغم در اختیار داشتن منابع، تخصص و نیروی انسانی، در سطحی از رکود پنهان گرفتارند. گاه تیمها با یکدیگر هماهنگ نیستند، گاه تصمیمگیریها با تأخیر انجام میشود، یا پروژهها در نقطهای ناپیدا، متوقف میشوند. اینها معمولاً بهدلیل ناترازیهای انرژی ذهنی، هیجانی و پتانسیلهای بلااستفاده در لایههای پنهان ساختار سازمانی هستند.