​شرکت تغییر واقعیت نورانـور

مسئولیت محدود​​​​​​​ 641414

اراده چیست؟

 

 
 اراده چیست؟
هماهنگی درون، نه زور و فشاربه خود.
 
 
 
 
 
شاید این صحنه آشنا باشد:
می‌خواهید صبح زود از خواب بیدارشوید، اما انگشت‌تان بی‌اختیار روی دکمه‌ی (آلارم ساعت)snooze می‌‌رود.
می‌دانید غذای سالم‌تر چیست، اما باز همان خوراکی را انتخاب می‌کنید که برای بدن‌تان مضر هست.
تصمیم می‌گیرید آرام باشید، اما ذهنتان بی‌اجازه در کوچه‌های نگرانی و ترس پرسه می‌زند.
آیا این‌ها نشانه‌ی «ضعف اراده» است؟
و اگر بله - اراده واقعاً چیست؟
آیا اراده فقط نیرویی برای «تصمیم گرفتن» است؟ یا چیزی ظریف‌تر، زنده‌تر و درونی‌تر؟
در این خط خطی، می‌کوشیم چهره‌ی واقعی اراده را ببینیم - همان نیرویی که پل ژاگو آن را «ستون آگاهی و شخصیت» می‌نامید.
اراده چیست؟
اراده تصمیم‌گیری نیست ، بلکه هماهنگی درونی است.
بسیاری گمان می‌کنند اراده یعنی توانِ «گرفتن تصمیم».
اما این فقط سطح ماجراست.
اراده واقعی، نیرویی است که افکار، احساسات و اعمال انسان را با هم هم‌نوا می‌کند.
وقتی می‌گویید «می‌خواهم دوباره ورزش کنم»، اراده یعنی تمام وجودتان ، ذهن، قلب، و بدن - در یک مسیر حرکت کنند.
اراده = یکپارچگی درونی.
وقتی اراده قوی است، درونِ ما خبری از میدان جنگ نیست،
اندیشه، احساس و عمل در مسیر واحدی حرکت می کنند.
 ضعف اراده چیست؟
 ناتوانی نیست. ، بلکه ناهماهنگی درون است.
به جای گفتن «من اراده‌ام ضعیف است»، بپرسید:
کدام بخش از درونم با بقیه هم‌صدا نیست؟
ضعف اراده در اصل، ناهماهنگی میان سه قلمرو درونی ماست:
-افکار- منطق، تحلیل، تصمیم.
- احساسات - ترس، میل، اشتیاق، بی‌حوصلگی.
ـ اعمال - رفتارها و عادت‌های واقعی.
وقتی این سه در یک خط نباشند، انسان در تضاد درونی قرار می‌گیرد:
ذهن می‌گوید «برو»، دل می‌گوید «نرو»، و بدن در تردید یخ می‌‌زند.
این ضعف اراده نیست، درد ناهماهنگی است.
ریشه‌های ضعف اراده
فراتر از «کم‌حوصلگی»
پل ژاگو و روان‌شناسی نوین هر دو بر این باورند که ضعف اراده معمولاً ریشه در عوامل پنهان دارد:
فرسودگی روانی: ذهنی که سال‌ها در وضعیت ترس و نگرانی بوده، دیگر توان تصمیم گیری ندارد.
تجربه‌های دردناک گذشته (تروما): ناخودآگاه در حالت دفاعی می‌ماند و اجازه نمی‌دهد آگاهی کنترل را به‌دست گیرد.
بی‌اعتمادی به خود: اگر در کودکی مدام شنیده‌ای «نمی‌توانی»، ذهن درونی با هر تلاش جدید تو مقابله می‌کند.
 چگونه اراده را تقویت کنیم؟
نه با زور و اجبار، بلکه با امنیت و آشتی درونی
بسیاری تصور می کنند برای قوی‌تر شدن باید خود را «وادار» کنند.
اما اجبار فقط مقاومت ناخودآگاه را بیشتر می‌کند.
اراده‌ی حقیقی از آشتی و اعتماد درونی زاده می‌شود، نه از جنگ بیرونی با خود.
راه‌های واقعی تقویت اراده:
° از هماهنگی آغاز کن، نه از کنترل:
به جای گفتن «باید ورزش کنم»، بپرس:
«کدام بخش از من از ورزش فراری است؟ و چرا؟»
° برای خود درونت امنیت بساز:
ناخودآگاه تنها زمانی با آگاهی همکاری می‌کند که احساس امنیت کند.
عشق به خود، بیش از تحقیر یا سرزنش، نیروی اراده را آزاد می‌کند.
° موفقیت‌های کوچک و پی‌درپی:
اراده مانند عضله‌ای است که با تمرین‌های ظریف و مداوم رشد می‌کند.
مثلاً: هر روز فقط دو دقیقه تنفس آگاهانه کن.
° ارتباط در لحظات آرامش:
پیش از خواب، در مدیتیشن یا همان مراقبه، یا هنگام قدم‌زدن آهسته، ذهن پذیراتر است.
در این لحظات می‌توان با درون خویش «دوست شد » نه فرمان داد.
 سخن پایانی:
اراده، دوستی با خود است نه دشمنی ،
ما «اراده‌ی ضعیف» نداریم،
فقط گاهی درونمان گرفتار جنگ داخلی است.
ولی وظیفه‌ی ما شکست دادن یکی از طرف‌ها نیست،
بلکه برقراری صلح میان اندیشه، احساس و عمل است.
وقتی این هماهنگی پدید آید،
دیگر نیازی به «مبارزه برای داشتن اراده» نیست،
چون آن‌گاه اراده، خود ما می‌شویم.
 
 
اینجا آینده است
نور